زن در آیینه انقلاب

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

بانوان و نهضت احیاگری امام خمینی

شنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۴۲ ب.ظ

نقشی که امام خمینی در دنیای معاصر بویژه جهان اسلام ایفا کرد و دستاوردهایی که بر جای گذاشت بسی فراتر از آن است که حتی بتوان فهرستی از آن را در یک نوشته کوتاه ارائه کرد. در آن میان و پیش از هر دستاوردی، نقش آفرینی ایشان در احیای اندیشه جامع و ناب اسلامی و تحولی که در بینش مسلمانان بویژه جامعه اسلامی ایران به وجود آورد، جلب توجه می کند. تردیدی نیست خاستگاه حرکت امام و جنبش انقلابی مردم ایران، اسلام بود و چارچوب شکل گیری نظام برخاسته از آن نیز فقط و فقط اسلام بود و تداوم این حرکت و ادامه حیات این نظام نیز بر اساس اسلام و ارزش های بنیادین آن می باشد. این جامعه پیش از حرکت امام نیز جامعه ای اسلامی بود و این مردم نیز مسلمان بودند. اگر در فتح ایران توسط مسلمانان در صدر اسلام، مردم ایران دعوت به پذیرش دین توحید و رهایی از شرک شدند و اسلام بر آنان عرضه شد، اما امام خمینی نه کشوری گشوده بود و نه دین جدیدی آورده بود و نه جامعه ایرانی، تازه اسلام را پذیرفته بود. پس امام چه کرد و نقش آفرینی وی را بر اساس چه نمودار و محکی باید نشان داد؟ آیا ایشان تفسیر تازه ای از اسلام ارائه کرد؟ آیا بخش های ناگفته ای از اسلام و اصول و ارزش ها و احکام آن پنهان و ناگفته مانده بود و ایشان آن را بازگو و آشکار کرد؟ آیا سطح پای بندی جامعه به اسلام و التزام به مسئولیت ها و تعهداتی که اصل پذیرش اسلام برای آنان ایجاد می کند را بالا برد و از این طریق توانست حرکت خویش را آغاز کند و یک جامعه متعهد و متدین را به عرصه مبارزه و جهاد بفرستد؟ براستی امام چه کرد که توانست اینهمه نقش آفرینی کند و نقش نخست در حرکت ایشان و تحولی که به وجود آورد را چه عاملی بر عهده داشت؟

2. در یک جمله باید گفت پیش از هر چیز، امام احیاگر بود. احیای فهم صحیح و تبیین درست از اسلام و احیای حیات دینی و هویت اسلامی جامعه ای که پیش از آن نیز مسلمان بود. امام سلاحی جز بیان و قلم، و ابزاری جز فهم درست و جامع از اسلام و ایمان کامل و قاطع به آن، نداشت. برای یک مصلح و یک احیاگر، نخستین و مهم ترین شرط همین است و امام این شرط را به کمال و تمام دارا بود. و این چنین بود که توانست نهضتی فراگیر و عام را آغاز و رهبری کند؛ نهضتی که مخاطب آن، یک گروه و یک صنف نبود. او پیش از هر چیز، تلاش کرد کژی ها و کاستی هایی که در شناخت اسلام در قشرهای مختلف وجود داشت را اصلاح کند و صورتی از اسلام و شریعت را که همانند انسانی ناقص الخلقه و ناموزون ترسیم شده بود، در اذهان جامعه و تصورات آنان بازسازی نماید، و از سوی دیگر چشم آنان را بیشتر به روی واقعیات جامعه و جهان کنونی باز کند. فهم و شناخت درست از اسلام و احساس مسئولیت در مقابل این شناخت، او را در جایگاه احیاگری قرار داد که می خواهد صورت زنده و درستی از اسلام و قرآن ارائه دهد و در سایه همین روشنگری و تفسیر و برداشت درست، هویت اسلامی مسلمانان را بازسازی کند و آنان را با همه مسئولیت هایشان آشنا سازد و پیشاپیش آنان، در قول و عمل خویش، از آنان بخواهد که به مسئولیت های خود عمل کنند تا به جایگاه واقعی و «حیات طیبه» خویش بازگردند.

بی تردید، یکی از عمده ترین بلکه عمده ترین مانع پیشرفت مسلمانان و برخورداری آنان از حیات طیبه و مدینه فاضله اسلامی، شناخت ناقص، برداشت ناصواب و فهم نادرست از اسلام و دینداری است. و این بلایی است که

دست های غرض و جهل، دشمنان دانا و دوستان نادان، طی قرن ها و حتی از نخستین سال های نضج اسلام و گسترش شریعت بر سر اسلام و مسلمانان آوردند و چهره دین را عوض کردند و به خواست خویش و در جهت منافع خود و بر اساس کج فهمی و کج اندیشی خود تفسیر نموده و صورت سازی کردند. که نمونه روشن و مصداق واضح آن را می توان در ارائه دیدگاه دین از زن و ترسیم چهره وی و نقش فردی، خانوادگی و اجتماعی او شاهد بود.

3. حضرت امام خمینی، در بینش جامع خویش از اسلام و جامعه و حاکمیت دین توانستند به خوبی جایگاه و نقش و شخصیت انسانی اسلامی زنان را در تفکر دینی و مکتب اسلام و نظامی که اسلام برای مدیریت جامعه بشری ارائه می کند بشناسند و بر اساس آن، بخشی از تلاش احیاگری خود را معطوف به اصلاح برداشت های ناصواب از دین در باره زنان و زدودن تفکرات غلط و تفسیر نادرست از موقعیت زن در شرع و جامعه و مصروف مبارزه همزمان با فرهنگ زن ستیزی و زن ابزاری و زن مداری کنند.

این تلاش ها طبعا از دو سو با دشواری و سنگ اندازی و مخالفت مواجه بوده است؛ یکی از سوی محافل متحجّر و اشخاص واپس گرا که با کج فهمی خود همواره تیشه به ریشه دین و دینداری زده اند و سدّ راه مصلحان و احیاگران بوده اند و هر آنچه را که با یافته ها و بافته های خود مخالف ببینند به چوب کفر و فسق و بدعت و بی دینی می رانند، و دیگری از سوی کسانی که با دین گریزی خویش، به خطا راه نجات خود و جامعه را و یا راه دستیابی به منافع شخصی و مطامع شیطانی خویش را در پشت پا زدن به ارزش های متعالی دینی انسانی می جویند و طبعا حضور ضابطه مند و نقش آفرینی زن در جامعه از منظر دین و ارزش های آن را برنمی تابند. این هر دو سو، در یک نقطه، مشترک اند و آن عبارت است از بیرون بردن زن از جایگاه اصلی و نقش حیاتی و انسانی و اسلامی وی در خانه و جامعه و تبدیل آن به ابزاری در دست مرد. امام خمینی در جایگاه یک مصلح بزرگ و یک احیاگر ناب که از موضع دین و از منظر اسلام، انسان و جامعه را تفسیر و تبیین می کند و در نگاه وی زن و مرد جز در برخی احکام خاص، تفاوتی ندارند، قهرا در این نقطه مشترک و محوری با هر دو جریان می بایست مقابله می کرد. و چنین کرد. هم زن را در دوره جاهلیت نخست، مظلوم شمرد که چیزی به حساب نمی آمد و هم در جاهلیت مدرن کنونی که ابزاری در دست مرد در آمده بود. هم به مسئولیت های اساسی و بی بدیل وی در خانه و خانواده، در نقش همسر و مادر تأکید داشت و هم حضور سازنده در جامعه و نقش آفرینی وی در نهضت و مبارزه و ماندگاری وی در صحنه را می طلبید و بر آن پای می فشرد. هم لزوم عفاف و متانت و پاکدامنی و حفظ شئون شرعی و اسلامی را گوشزد می کرد و هم آنان را همانند مردان مسئول دخالت در سرنوشت خویش و حضور فعال در صحنه های مختلف سیاسی اجتماعی می دانست. هم مسئولیت های دینی و فردی آنان را یادآوری می کرد و هم بر رشد تحصیلی و پیشرفت فرهنگی و دستیابی به مراتب بالای علم و عمل آنان تأکید می ورزید.

4. آنچه نقطه محوری نگاه امام در تحول آفرینی در بینش عمومی جامعه و محافل دینی و علمی نسبت به زن و حضور اجتماعی وی بود، یکی همان شناخت درست موقعیت و نقش زن در اسلام و شریعت بود و دیگری، تفاوت بنیادینی که ایشان میان حضور زن در جامعه اسلامی با مدیریت دینی و حاکمیت اسلامی، و همین حضور در یک جامعه که چه بسا به اسم، مسلمان باشد اما برخوردار از حکومتی دینی و حاکمیت ارزش های اسلامی نباشد، قائل بود. از این رو اساسا یکی از دهها و صدها مسئله ای را که نیازمند نگاه دوباره و بازشناسی می دانست به تعبیر خود ایشان «نقش سازنده زن در جامعه اسلامی و نقش تخریبی آن در جوامع فاسد و غیر اسلامی» بود. (ن.ک: صحیفه امام، ج21، ص177)

5. این نقش را تا آنجا که ایشان توانست و فرصت و زمینه فراهم بود بازگو کرد و خطاها و کج فهی ها را برملا ساخت و تلاش کرد فرهنگ و بینش موجود را نیز به فراخور آن اصلاح کند؛ ولی پر واضح است این باب، همانند

بسیاری مسائل دیگر را که ایشان به روی جامعه اسلامی و فرزانگان و محافل علمی و فرهنگی گشودند، آغازی بر یک راه دراز و پر پیچ و خم بود که باید تلاش کنیم اولاً دو جریان یاد شده که همواره مایه رنج جامعه و کارشکنی در کار مصلحان بوده اند، نتوانند آن را ببندند، و ثانیا مسئولیت خویش را در جهت تداوم، گسترش و تقویت آن، جامه عمل پوشیم. گذشت زمان و فراهم شدن زمینه عوامل رجعت طلب که در هر دو جریان فرهنگی و اجتماعی وجود دارد؛ جریان متحجّر و مقدس نماهای بی شعور، و جریان روشنفکران وابسته و وادادگان شیفته فرهنگ غرب و هُرهُری مسلکانی که چه بسا تلاش می کنند بی بند و باری اجتماعی را در قالب و با صورتی علمی ارائه و ترویج کنند، هوشیاری و احساس مسئولیت دوچندان را می طلبد. هم در حوزه ها و هم در دانشگاهها، خطر هر دو جریان نه تنها کم نشده بلکه به عللی که اینک نیازی به بازگویی آن نیست قوت گرفته است. و این اختصاص به مسائل زنان و اندیشه و رفتاری که حضرت امام خمینی در این خصوص ارائه کرد ندارد.

وقتی در اروپای قرون وسطی، مسیحیت به ابزاری در دست صاحبان کلیسا و مبلّغان مسیحیت در آمد و به گونه ای معرفی شد که اصول و احکام و ارزش های آن جز نقشی بازدارنده ندارد و مانع پیشرفت علم و اندیشه و بهسازی زندگی مردم و رشد جامعه به شمار رفت، عملاً نشان داده شد که مسیحیت کلیسایی، توان همراهی با جامعه و اداره کامل زندگی انسان را ندارد و بنابراین باید آن را به کناری نهاد و حداکثر در سلوک فردی افراد مؤثر شمرد.

در واقع یک علت عمده، بلکه علت اساسی دین گریزی در آن جوامع و محدود شدن نقش دین به درون کلیساها نوع معرفی و تبلیغ آن و رفتار منادیان و مدافعان شریعت عیسوی بود. به عبارت دیگر، بخش عمده ای از دین گریزی و لاابالی گری جامعه، بازتاب کج اندیشی و رفتار کسانی است که خود را مصداق روشن دینداری و دین مداری و الگویی که از دینداری ارائه می کنند است.

6. در مسائل زنان نیز، چه در سطح شکل گیری دیدگاهها و نظریه پردازی ها و چه در سطح رفتار فردی و اجتماعی، انعکاس متقابل وجود دارد. بخش عمده ای از مرزشکنی و ضابطه گریزی در تبیین جایگاه و نقش خانوادگی و اجتماعی زنان و کنار زدن موازین موجود دینی و توجیه و تفسیرهای ناصواب از شریعت در بخش مسائل زنان، ناشی از بسته فکری، یکجانبه نگری، جمود و تحجّر و واپس گرایی برخی محافل یا افرادی بوده است که خود را عهده دار تبیین دین و تفسیر شریعت می دانسته اند، و بخشی از تقواگریزی و فسادپذیری جامعه نیز معلول نوع رفتار و شکل گیری مناسبات غلطی است که از موضع دینداری و اندیشه دینی و عمل به وظایف و ضوابط شرعی، صورت می گیرد و در ادامه، چیزی جز بی اعتنایی به آن چیزی که به نام ارزش های دینی معرفی شده و حتی فاصله گرفتن از بسیاری اعتقادات صحیح و قطعی دین، بر جای نخواهد گذاشت.

از طرف دیگر، اگر به عذر مبارزه با تحجّر و جمود و به اسم روشنفکری و بازخوانی دوباره دین و شریعت، برخی موازین قطعی نادیده گرفته شود و بویژه رفتار اجتماعی و روابط و نوع حضور زنان و دختران در عرصه های مختلف اجتماعی و رسانه های جمعی اعم از صدا و سیما و سینما و مطبوعات، نشان از گسترش مرزشکنی و عدم پای بندی به ضوابط شرعی و فرهنگ دینی داشته باشد، طبعا جریان متحجر و واپس گرا بهانه و فرصت حضور و ترویج اندیشه و راهکارهای ناصواب و جامد خویش را پیدا خواهد کرد. و در این میان، آنچه از این دو جریان و دو رفتار، ضربه خواهد خورد و خسارت خواهد دید، اندیشه های ناب و راهگشا و حیات بخش شخصیتی بزرگ چون حضرت امام خمینی و دیگر مصلحانی خواهد بود که در همین مسیر و به تبع ایشان و با همین منطق سال ها تلاش کردند چهره درستی از زن و جایگاه انسانی و اجتماعی و حقوق و تکالیف وی از منظر دین و در نظام اسلامی ارائه دهند. و دوباره آن خواهد شد که جامعه ما در دوران گذشته و در حاکمیت فرهنگ وابسته رژیم دست نشانده پهلوی و یا حتی بدتر از آن، دچار آن بود.

7. در این فرصت و در بزرگداشت سالگرد رحلت حضرت امام خمینی و در تجدید خاطره خویش از صدها فراز ارزشمند و راهگشایی که ایشان در باره شخصیت انسانی، اسلامی بانوان مسلمان ابراز داشتند، جملاتی را به انگیزه

یادکرد از اندیشه های آن پیشوای بزرگ و تأکید بر آنها، بازگو می کنیم. بدان امید که افکار و رفتار ایشان، همواره به عنوان الگوی فکری و عملی جامعه اسلامی و انقلابی ما باقی و نقش آفرین بماند:

ـ ما می خواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.

ـ اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند، ملت ها به شکست و انحطاط کشیده می شوند.

ـ در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان می تواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شی ء، نه او حق دارد خود را به چنین حدّی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند.

ـ اسلام زن را مثل مرد در همه شئون (همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد) دخالت می دهد. همه ملت ایران، چه زنان و چه مردان باید این خرابه ای که برای ما گذاشته اند بسازند. ایران با دست مرد تنها درست نمی شود. مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازند.

ـ زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند. شما همان گونه که در نهضت ها نقش اساسی داشته اید و سهیم بوده اید، اکنون هم باز باید در پیروزی سهیم باشید.

ـ خانم ها حق دارند در سیاست دخالت بکنند، تکلیفشان این است.

ـ صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می گیرد.

ـ امروز باید خانم ها وظایف اجتماعی خودشان را و وظایف دینی خودشان را باید عمل بکنند و عفت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند.

ـ همان طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زن ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زن ها هم باید در فعالیت های اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند. البته با حفظ آن چیزی که اسلام فرموده است، که بحمدللّه امروز در ایران جاری است.

ـ حالا طوری شده است که خانم ها همدوش با سایر برادران در تحصیل علم و عرفان و فلسفه و تمام شعب علم و ان شاءاللّه صنعت، فعالیت می کنند.

ـ زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین آزادند.

ـ حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزش های شماست.

ـ دامن مادر، بزرگ ترین مدرسه ای است که بچه در آنجا تربیت می شود.

ـ نقش زن و جامعه بالاتر از نقش مرد است برای اینکه زنان، بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت می کنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است.

ـ ما نهضت خود را مدیون زن ها می دانیم. ما همگی مرهون شجاعت های شما زنان شیردل هستیم.

ـ ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست آسیب نخواهد دید.

ـ زنان همان طور که قبلاً گفتم، می توانند در ارتش باشند. آنچه اسلام با آن مخالف است و آن را حرام می داند، فساد است؛ چه از طرف زن باشد و چه از طرف مرد، فرقی نمی کند.

ـ پاسدار شدن خواهران هم با مراعات وظایف شرعیه مانع ندارد.

8. سالگرد رحلت احیاگر قرن، حضرت امام خمینی را به همه کسانی که قلبشان برای اسلام ناب محمدی(ص) می تپد، تسلیت می گوییم و به روح ملکوتی آن بزرگ مرد تاریخ درود می فرستیم و توفیق پیروی از راه و رسم و اندیشه آن بزرگوار را از خداوند بزرگ می طلبیم.


منبع: پیام زن - خرداد 1382، شماره 135

۹۴/۱۱/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
f. shaki

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی